کی خوابه؟






«کی خوابه، کی بیدار؟»
همه خوابند،
نیست یکی بیدار.
و شب پیداست
از روزن پندار
و می‌پاید عبور خواب را 
از لحظه‌های فکر 
در کوچه‌های تار. 

 راه خاموش است،
 شهر، بی‌گفتار.
دریغی نیست،
شب است این
شبی تنها، ولی پرکار.

 * * *

«کی خوابه؟ کی بیدار؟» 
صدا پرسید دیگربار.
هوای شهر، ناگاه 
پاره‌ای لرزید
و ماه تابید بر دیوار.
کسی در دوردست 
بی‌اختیار خندید
و دیگربار،  با اصرار 
صدا پرسید:
«کی خوابه؟»
ولی گویی کسی نشنید.
کیست بیدار
در بستر تردید؟
کدام رؤیای مهتابی
سراغ صبح را
از سنگ‌های خفته می‌گیرد؟

 * * *

شهر تاریک است،
راه ناهموار.
دروغی نیست،
شب است این
شبی خالی، ولی تبدار.



فرهنگ پویا
۱۹۹۸ 

ارسال یک نظر

0 نظرات