زمین من! زمین کهن!
زمین شور و شرارهها! برخیز!
تنها نمان در اوج کهکشان!
از خون سرخ شب
که میچکد از زخم ستارهها، برخیز!
سپیده پیداست در نگاه تو
برخیز با نسیم شوق
که میوزد بر خواب هزارهها برخیز!
میدمد دوباره فوارهوار
آفتاب گرم صبح،
برخیز با توفان نور
در اوج رقص فوارهها! برخیز!
بخوان دوباره زمین من!
بخوان به نام آنکه نوشت
نام عشق را به روی سنگوارهها! برخیز!
فرهنگ پویا
0 نظرات