روند تحولات اجتماعی و اقتصادی به سه منبع و عنصر فیزیکی وابسته است: زمان، انرژی و اطلاعات. یک ویژگی اساسی دوران کنونی گسترش تکنولوژیهای اطلاعات (انفورماسیون) برای صرفهجویی در انرژی و زمان است. پیش از آن و از قرن هجدهم به این سو گسترش منابع انرژی جدید و روزافزون، مبنای صنعتی شدن وموتور اصلی اقتصاد جهانی بود و پیش از انقلاب صنعتی ، زمان عنصر اصلی پیشرفت بود و بردهداری امکان استفاده از نیروی کار در ابعاد بزرگ برای تولید فشرده را فراهم میکرد.
در همة این ادوار، طبقات و قدرتهای حاکم برای سرعت بخشیدن به انباشت ثروت یک اکثریت بزرگ از انسانها را از زندگی انسانی و رفاه و برخورداری از نتایج کار خود محروم کردهاند. نابرابریها حتی در عصر صنعتی ،که گمان میرفت با تولید بیشتر نیازهای همة افراد را بتواند برآورد، بر جای مانده و با لیبرالیسم اقتصادی تشدید شدهاند. اکنون در عصر اطلاعات و ارتباطات و جهانی شدن اقتصاد، روند تولید در همة ابعاد آن باز هم سرعت بیشتری گرفته و مکانیسمهای جدیدی برای استثمار نیروی کار به وجود آمدهاند. بویژه امکان کار مجازی از راه کامپیوتر و اینترنت قشر گسترده ای را برای دستمزد و حقوق بیشتر به کار بیشتر و قربانی کردن همة انرژی و وقت آزاد خویش وادار می کند. احساس کمبود وقت یکی از آثار این شرایط است در حالیکه اصولا اطلاعات بیشتر و امکان دسترسی سریعتر به شناختها و دادهها در زمینههای مختلف میبایست وقت بیشتر برای رشد و آزادی آحاد جامعه فراهم کند. میتوان گفت که در چهارچوب اقتصاد امروز انسانها در حال تبدیل شدن به رباطهای متصل به یک کامپیوتر اقتصاد مرکزی هستند که نبض آن در بازارهای بورس تنظیم میشود. اریک فروم، روانشناس و جامعه شناس آمریکایی، در این رابطه نوشته بود: «در گذشته، خطری که انسانها را تهدید میکرد برده شدن آنها بود، اما در آینده خطر در تبدیل شدن انسانها به رباط است.»
اطلاعات بیشتر به سرعت عمل بیشتر مراکز تولید و قدرت راه میبرد اما به بهای گرفتن زمان و انرژی از یک اکثریت بزرگ از مردم. بنا براین، سوال این است که حد و مرز اطلاعات کجاست ؟ بطور فیزیکی، دو عامل امکان استفاده از اطلاعات بیشتر را محدود میکنند. عامل نخست آنتروپی اطلاعاتی است. همة اطلاعات ثبت شده قابل اعتماد نیستند و به همان میزان که به حجم اطلاعات افزوده میشود، احتمال وجود اطلاعات نادرست بیشتر میشود و در نتیجه زمان بیشتری برای ارزیابی آنها لازم است. عامل دوم محدودکننده آن چیزی است که در فیزیک به آن «زمان مشخصه» پدیدهها گفته میشود. در واقع، هر فرایندی دارای یک یا چند زمان مشخصه است که قابل کوتاه شدن نیست. همة ریتمهای طبیعی در مقیاس زمینشناسانه و یا در دنیای موجودات زنده از زمانهای مشخصه برخوردارند که به عناصر تشکیلدهنده آنها بستگی دارند. انقلابات و تحولات اجتماعی نیز زمان مشخصة تکوین و تکامل خود را دارند. بنابر این، رشد اطلاعات نمی تواند در مدتی کوتاه تر از زمان لازم برای رشد دیگر مولفههای زندگی اجتماعی (آموزش، فرهنگ، عدالت اجتماعی، ...) صورت پذیرد.
به این ترتیب، باید انتظار خود را از نقش اطلاعات اندکی پایین بیاوریم. از یک سو باید منابع و میزان درستی اطلاعات را در نظر گرفت. از سوی دیگر، اطلاعات بیشتر لزوما به معنی ارزیابی درستتر از پدیدهها نیست. درک قانونمندی حاکم بر پدیدهها به درک عمیقتر و کاملتری میتواند راه ببرد حتی اگر اطلاعات موجود کم باشد. ویژگی فلسفه و علم در یونان قدیم همین بود که برای نخستین بار کشف قوانین و اصول بنیادی را در پس پدیدههای متنوع قابل مشاهده مورد توجه قرار داد. اینک که جهان با بحران بزرگ کرونا روبروست، بازگشت به زمان انسانی و نگرش تحلیلی و فلسفی میتواند برخورد انسانی تری را جایگزین روند کور کنونی کند.
فرهنگ پویا
0 نظرات